روزنوشت های یک عدد جوجه رنگی:))

داستان آدماس....نشستیم دور هم...زندگیمونو میکنیم.

روزنوشت های یک عدد جوجه رنگی:))

داستان آدماس....نشستیم دور هم...زندگیمونو میکنیم.

دیالوگ طوری..

+اون دیگ تو گذشته ست...من به گذشته اهمیتی نمیدم..

آینده هم دیگ برام اهمیتی نداره


_هاه...پس به چی اهمیت میدی تامی؟


+یک دقیقه..

دقیقه ی سرباز ها..

توی مبارزه تنها چیزی که داره همینه..یک دقیقه از هر چیزی اونم یک دفعه

و بقیه ی چیزای قبلش هیچ ارزشی نداره..

چیزای بعدش هیچ ارزشی نداره

هیچی در مقایسه با اون یک دقیقه ارزشی نداره..

_peaky blinders _

خعیلی زیبا بود این قسمتش:(((

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.